✅ پایگاه خبری و تحلیلی امین ارسباران: آستانه انتخابات است و این روزها برخی چهره های کیمیا و کم پیدا، از عرش به فرش آمده و چون ستاره سهیل بر آسمان که نه، بر زمین تبریز و آذربایجان فرود آمده اند. نمایندگان ادوار مختلف مجلس و همه آن دسته از مدیرانی که امسال آهنگ کاندیداتوری […]
✅
پایگاه خبری و تحلیلی امین ارسباران: آستانه انتخابات است و این روزها برخی چهره های کیمیا و کم پیدا، از عرش به فرش آمده و چون ستاره سهیل بر آسمان که نه، بر زمین تبریز و آذربایجان فرود آمده اند. نمایندگان ادوار مختلف مجلس و همه آن دسته از مدیرانی که امسال آهنگ کاندیداتوری کوک کرده و عزم جلوس بر کرسی های سبز مجلس کرده اند.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی امین ارسباران، تا گربه ای عطسه می کند، نمایشگاهی برگزار می شود این عزیزان فی الفور در همان مکان حاضر شده و با مردم به گفتگو می نشینند. لیست تمام مجالس ترحیم شهر را، مشاوران و اطرافیان و نزدیکان تهیه کرده و در جیب آن نماینده و کاندیدا گذاشته اند تا مبادا از این قافله شهرت طلبی و تبلیغات زودهنگام عقب نمانند. و بدیهی است که در همان مجلس ترحیم، باید دم عرشه خوان و توزیع کننده عم جزء و کفشدار را ببینند و چندین و چندبار اسم مبارک آن کاندیدا و نماینده را البته با همان عناوین پرطمطراق «دکتر» و «جناب آقای» و «نماینده سخت کوش و تلاشگر» پشت تریبون تکرار کنند. شاید که از این رهگذر، در فصل انتخابات، تاج نمایندگی بر سر نهاده و ندای احیای حق مردم آذربایجان را سر دهند!
حالا کار از این نمایشگاه کتاب و مجالس ترحیم گذشته و همین ستاره های سهیل در برخی محافل ادبی هم خودنمایی می کنند. در حالی که در چهار سال گذشته، آنها حتی در ورودی سالن تئاتر و موسیقی و … را هم نمی شناختند اما اکنون به لطف دست نوشته های برخی مشاوران و اطرافیان، اطلاعات خود را تکمیل کرده و خودشان یک پا محقق تاریخی و حامی حرکت های فرهنگی شده اند. آنها به لطف مشاوره های اطرافیان، حالا با مبارزات مردم آذربایجان در دوران مشروطه آشنا شده و با لعابی از حرف های زیبا و ملغمه ای از سیاست و قومیت و پز روشنفکری و دموکراسی، به خورد حاضران داده و رسانه ای می کنند!
حالا همان نمایندگان دیگر در زمان دعوت به جلسه شهری، دیگر نمی پرسند که غیر از من، نماینده دیگری را هم دعوت کرده اید یا نه! چنین دعوت هایی بشود حالا تنها یک جواب دارد: سمعاٌ و طاعتاٌ! اصلا ما از همان دوران نوزادی و کودکی اهل فرهنگ و ادب و شعر و نمایش و معرفت و تاریخ بودیم. اصلا چنین محافلی فقط ما را کم دارد!
حالا اگر این ظاهرسازی ها و تلاش های تبلیغاتی زودهنگام، موجب تکدر خاطر و ایجاد زحمت می شود ایرادی ندارد چون برکت آن چند صباح دیگر چندبرابر می شود. به مصداق آن ترانه قدیمی، « یک شب که هزار شب نمی شه»! فعلا فصل کاشت است تا در روز انتخابات آرا را «دشت» (ببخشید داشت) کنیم و در دوران نمایندگی عملیات «برداشت»! و همه این هزینه های مادی و روحی در این چند ماه به آن همه برکات بعد انتخابات می ارزد. از شاسی بلند گرفته تا عضویت در هیات مدیره های شرکت ها و سفارش استخدام اطرافیان در سازمان ها و شرکت های مختلف تا دخالت در انتصاب دوستان به عنوان مدیران ارشد و …!
حالا در این مدت باقی مانده تا انتخابات، دیگر کسی از تکریم دولت و گزارش عملکرد درخشان رئیس جمهور حرفی به زبان نمی آورد. محور بیشتر صحبت ها حول مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مهمتر از همه « انتقاد از دولت» دور می زند. اگر تا دیروز به سختی می شد لبخند را بر چهره ی آنها دید حالا دندان های آسیای بالا و پایین آنها هم قابل مشاهده است و صدای خنده و شوخی شان فضا را پر کرده است.
با حاضران ابراز همدردی می کنند و منتقد اوضاع و شرایط فعلی شده اند. اگر تا دیروز مدافع سرسخت و مدافع سیستم های دولتی بودند حالا خودشان یک پا اپوزیسون و منتقد و مصلح و مخالف شده اند. تغییر رنگ و موضع شان در این دوران اندک، تنه به تنه تغییر رنگ خیلی ها می زند. آفتابگردان شهرستان خوی هم جلوی آنها لنگ می اندازد. مثال های بهتری از عالم حیات و جنگل و بیشه سراغ داشتیم، خجالت کشیدیم مثال بیاوریم و موجب تکدر خاطر دوستان شویم!!
حالا بیشتر از چند روز به انتخابات باقی نمانده است اما آنها از ماه ها پیش کمربندها را محکم بسته اند و به هر وسیله و بهانه ای تمسک و توسل جسته مرزهای تبلیغات را درنوردیده اند. اساتید مبرز و متبحر و نظریه پردازان جهانی تبلیغات پیش پای ایده ها و رفتار و گفتار این کاندیداهای «یک شبه» کم می آورند و پشت دست شان را به زمین زده اند. از چند ماه قبل این رفتارها و حرکت های تاکتیکی شدت گرفت و بیشتر خودش را نشان داد. اما خدا وکیلی بعد از این همه گشت و گذار و حضور فعالانه در مجالس و محافل با ربط و بی ربط، شب که سر بر بالین می گذارید راست و حسینی و خدا وکیلی با خودتان خلوت کرده و دو دو تا چهارتا کنید. کدام طرح و پیشنهاد و مطالبه مردمی را ارائه کرده اید؟ از کدام درد مردم حوزه انتخابیه سخن گفته و زبان گویای ملت شده اید؟ کجا منافع شخصی و حزبی تان را زیر پا گذاشته و مصلحت جامعه و مردم و منطقه را سرلوحه کار خود قرار داده اید؟ در کجا به هدیه های مشکوک! جواب رد داده اید؟ در کجا در مورد انتساب یک مدیر، نظر نداده اید؟ در کجا علیه برخی تصمیم گیری های سخت گیرانه دولتی به نفع ملت ایستاده اید؟ از تریبون مجلس، به عنوان زبای گویای همین مردم، کدام وزیر و مدیر و مسئول را به چالش کشیده اید؟ آیا شما هم مثل خیلی های دیگر به خاطر برخی ملاحظات! دم فروبسته و چشم بر بی عدالتی و جفا در حق مردم چشم بسته اید؟
مرد و مردانه، با خودتان چند چند هستید. اگر واقعا بر مرام یک «وکیل المله» حق مدار نیستید و «دلتان برای «وکیل الدوله» بودن و عضویت در هیات مدیره فلان شرکت و کارخانه غش می رود لطفا کنار بکشید. این تنها خواسته مردم از شماست. والسلام!
