کد خبر : ۲۰۸۰۲۰۳ | ۰۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۸ | ۲٫۷K بازدید | ۱۱ دیدگاه پیشکسوتان از حمله سرمربی استقبال کردند موج خبری پیرامون استقلال پس از شکست غافلگیرکننده مقابل خیبر توپ و تشر سرمربی جدید این تیم خطاب به بازیکنان است. به گزارش پایگاه خبری و […]
کد خبر : ۲۰۸۰۲۰۳ |
۰۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۸ |
۲٫۷K بازدید |
۱۱
دیدگاه
پیشکسوتان از حمله سرمربی استقبال کردند
موج خبری پیرامون استقلال پس از شکست غافلگیرکننده مقابل خیبر توپ و تشر سرمربی جدید این تیم خطاب به بازیکنان است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی امین ارسباران، این تمی به شدت مورد علاقه از سوی پیشکسوتان و قدیمیهای استقلال هم هست؛ آنهایی که به صورت عمومی از بازیکنان نسل قبل دل خوشی ندارند، بنابراین چه در مصاحبهها و چه در استوریهای بعد از مسابقه هدف اصلی بازیکنان سابق استقلال حمله به فوتبالیستهای فعلی بوده است.
بیایید کمی به عقبتر برگردیم؛ زمانی که استقلال خود را آماده شروع مسابقات لیگ میکرد و اینطور به نظر میرسید که جواد نکونام پرستارهترین استقلال این سالها را آماده رقابتها میکند. او رامین رضاییان، میلاد زکیپور، گائل کاکوتا، عثمان اندونگ، سامان فلاح و چند مهره دیگر را به تیمش در فصل اضافه کرده و با وجود همه مشکلات بین سرمربی و مدیریت، هواداران استقلال تردیدی نداشتند که فصلی موفق در انتظارشان است.
این خوشبینی به خصوص با درخشش بازیکنانی مثل رامین رضاییان در ابتدای در ابتدای فصل بیشتر هم شد، به خصوص که استقلال در فصل گذشته تنها با یک امتیاز جنگ قهرمان رو پرسپولیس باخته و این در شرایطی بود که خیلی از هواداران این موضوع را به مسائل مربوط به داوری مربوط میدانستند اما فضای مثبت شروع فصل در استقلال خیلی زودتر از حد انتظار فروریخت؛ انگار حبابی از خوشبینی اطراف تیم تشکیل شده بود که با کوچکترین تلنگری فرو بریزد. بنابراین با تصاویر ۲-۲ مقابل ملوان و شکست ۲-۱ در اهواز همه چیز طوری به هم ریخت که انگار نه انگار استقلال تیمی سوار بر امواج مثبت در شروع این فصل از رقابتهای لیگ برتر بوده و یکی از بهترین مربیان فوتبال ایران را در اختیار دارد.
بحثهای مربوط به برکناری جواد نکونام در هفته سوم آغاز شد و با وجود نمایش موفق او در مقابل او در دیدار مقابل الغرافه، با تساوی استقلال در قائمشهر و شکست آنها مقابل پرسپولیس به اوج خود رسید و در بازی السد هم معلوم بود که هر اتفاقی بیفتد، نکونام از استقلال رفته است. بعد از جدایی نکونام هم سهراب بختیاری زاده در سه بازی کار را ادامه داد که تلاشهای او برای تغییر سبک بازی و بهبود کیفی تیم منجر به یک پیروزی و یک شکست سنگین مقابل ذوب آهن با وجود برتری قابل ملاحظه در نیمه او اول و شکست خفیف مقابل النصر شد.
با این حال کسی انتظار نداشت که استقلال در دیدار مقابل خیبر این چنین بازنده مسابقه باشد. بنابراین با وجود هدایت تیم توسط سرمربی جدید، آنها مقابل حریف تازه وارد به لیگ برتر با سه گل بازنده شدند تا پس از گفتگوی مطبوعاتی پیتسو موسیمانه و اعلام بازیکنان استقلال به عنوان مقصر این باخت، شعلههای خشم علیه ستارگان این تیم رو به فزونی بگیرد، به خصوص که شایعاتی از رختکن هم منتشر شد که درگیریهایی بین آنها به وجود آمده است.
بنابراین هواداران استقلال حالا مسیر مطالبه را به سمت دیگری هدایت کردند. در ابتدای فصل این جواد نکونام بود که مورد حملات آنها قرار داشت و سپس این موضوع متوجه مدیریت شد و حالا بازیکنان هستند که باید تاوان شکست آخر را پس بدهند. یک لوپ تکراری و بینتیجه در استقلال که هرگز منجر به بهبود اوضاع نشده و برعکس، سرمایههای انسانی مهمی که در این باشگاه جمع شدهاند را به بیرون رانده است.
اگرچه استقلال تیم مسن و قابل تغییر در اسکواد اصلی است اما به هر حال در ابتدای فصل یارگیری بر مبنای رقابتیتر بودن آنها انجام شده و با توجه به تواناییهای باشگاه، شرایط بازار، سلیقه مربی و بودجه نقل و انتقالاتی، تیم برای کسب یک ماموریت مشخص بسته شده است.
نکته اینجاست که بحران نتیجهگیری برای هر تیمی اتفاق میافتد و لزوماً تغییرات و حملات منجر به نتیجه مناسب نخواهد شد. اگر در مرتبه قبلی قربانی کردن جواد نکونام راحتترین و سهلالوصولترین کار به نظر میرسید، حالا قرار است این بار سنگین بین بازیکنان (احتمالاً یکی دو چهره شاخص) تقسیم بشود، چرا که از نظر عقلی هم قرار نیست همه بازیکنان این مشکل را به دوش بکشند. بنابراین این بار احتمالاً شرایط طوری است که یکی دو نفر قربانی جو فعلی استقلال بشوند و روی اشتباهات فردی یا تندی احتمالی آنها ذره بین گذاشته شده و این افراد در اختیار باشگاه قرار داده شوند.
این بخشی از واکنشهای همیشگی و تکراری در فوتبال ایران در تیمهای بزرگ نسبت به بحران نتیجهگیری در یک تورنمنت است، آن هم به این دلیل که از نظر افکار عمومی لزوماً یک ناکامی “باید” یک مقصر داشته باشد، اما یک سوال همین است که آیا یک مربی یک سرمربی در بدو ورود میتواند همه مسئولیت را به گردن بازیکنان بیندازد؟ این روشی است که برخی از مربیان موفق در فوتبال ایران در دهههای گذشته به آن بی اعتنا بوده و مسیر دیگری را برای موفقیت و دوبارهسازی تیم دنبال کردهاند، اگرچه بخشی از از این ماموریت از همان مسیر جوانسازی، تغییرات و تزریق خون تازه به کالبد باشگاه میگذرد.
این را هم به خاطر داشته باشیم که بخش مهمی از مشکلات و مسائل استقلال به مرکز تصمیمسازی و بخش مدیریت باشگاه برمیگردد و افرادی که تا به امروز فعلاً توانستهاند بار تقصیر را به سمتهای دیگر هدایت کند.