| ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ ۱۵:۵۸:۵۹ | | در تحلیل عدم تحقق مطلوب اهداف برنامه توسعه مناطق آزاد ایران دلایل متعددی مانند سوءمدیریت، تحریم، تغییر قانون و عدم تکمیل زنجیره ارزش تامین مالی پروژهها را میتوان برشمرد که ر این یادداشت به آن میپردازیم. | ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ ۱۵:۵۸:۵۹ از آنجا که «تامین مالی» یکی از مهمترین عوامل تحقق «توسعه» […]
در تحلیل عدم تحقق مطلوب اهداف برنامه توسعه مناطق آزاد ایران دلایل متعددی مانند سوءمدیریت، تحریم، تغییر قانون و عدم تکمیل زنجیره ارزش تامین مالی پروژهها را میتوان برشمرد که ر این یادداشت به آن میپردازیم.
از آنجا که «تامین مالی» یکی از مهمترین عوامل تحقق «توسعه» است، تکمیل «زنجیره ارزش سامانه تامین مالی» و نگاه به تامین مالی به عنوان یک «صنعت» نه تنها یک فرصت، بلکه ضرورت توسعهای برای مناطق آزاد ایران است.
در تحلیل عدم تحقق مطلوب اهداف برنامه توسعه مناطق آزاد ایران دلایل متعددی مانند سوءمدیریت، تحریم، تغییر قانون و عدم تکمیل زنجیره ارزش تامین مالی پروژهها را میتوان برشمرد. در این یادداشت با بهرهگیری از مطالعات صورت گرفته پیشینی و دانش کارشناسان به تبیین موضوع میپردازیم. زنجیره ارزش «Value chain» مجموعهای از مراحل متوالی است که برای ایجاد یک محصول نهایی، از طراحی اولیه تا رسیدن به دست مشتری انجام میشود و در هر مرحله از فرآیندهای آن، ارزشی به محصول افزوده میشود. مراحلی مانند منبعیابی، تولید و بازاریابی محصول. از آنجا که تامین مالی یکی از مهمترین عوامل توسعه است، «تکمیل زنجیره ارزش سامانه تامین مالی» در مناطق آزاد برای نیل به اهداف توسعه پایدار از اهمیت فراوانی برخوردار است.
به شکلی که در مناطق آزاد ایران بیشتر از اینکه «تامین مالی زنجیره ارزش» دارای اولویت باشد، اصلاح و تکمیل «زنجیره ارزش تامین مالی» به عنوان یک صنعت مولد دارای اهمیت است. ضمن تکریم فعالیتهای ارزنده صوررت گرفته در دولت چهاردهم به منظور احیای قانون چگونگی مناطق آزاد ایران و بازگرداندن اختیارات قانونی، نیاز به ایجاد تمرکز فرآیندهای ارزشآفرین در پروسه تامین مالی پروژهها و طراحی شیوههایی با «اجزای یکپارچه» و با تاکید بر افزایش دسترسی به منابع مالی؛ بیش از پیش به چشم میخورد. پرهیز از موازیکاری فیمابین نهادهای تصمیمگیر مناطق آزاد و ایجاد چتر حمایتی دبیرخانه بر رویدادهای مالی میتواند با کاهش بروکراسی و خلق فرصت به منظور جذب سرمایه و طراحی شیوههای پایدار تامین مالی نقشآفرین باشد. به نظر میرسد، ایجاد شرکت تخصصی تامین مالی یا اصلاح ماموریت شرکتهای موجود میتواند گامی برای شروع تحول در نظام تامین مالی مناطق آزاد ایران باشد. شرکتهای تامین مالی یا تامین سرمایه نه به عنوان «حلقه مفقوده» زنجیره ارزش سامانه تامین مالی، بلکه به عنوان «نخ تسبیح» فرآیندها میتوانند..
با بهرهگیری از ابزارهای در دسترسی تامین مالی مانند: انتشار انواع متنوع اوراق، ایجاد صندوق پروژه و صندوق ریسکپذیر، احیای بورس بینالملل با کمک بخش خصوصی، حمایت از تشکیل نهاد و بانکهای مالی مانند بانک فراساحلی Offshore، بسترسازی برای پیادهسازی نهاد مالی غیرمتمرکز عمومی، تامین مالی بر مبنای بدهی و ایجاد حساب ریالی بانکی برای ساکنان و گردشگران با ارزش روز طلا، ارز دیجیتال یا سهام و همچنین بهرهمندی از انواع متنوع عقود به تامین سرمایه پروژهها اقدام کنند. فرهنگ سرمایه و ریسکپذیری بالا، فرصت حضور تفکر توسعهگرا در دولت و حاکمیت، زیرساخت مناسب، موقعیت ممتاز سرزمینی عواملی هستند که بهرغم موانع جدی سرمایهگذاری از مزیتهای رقابتی مناطق آزاد ایران در تکمیل «زنجیره ارزش سامانه تامین مالی» و ارایه آن به عنوان «مدل» کارآمد به اکوسیستم اقتصادی کشور است.