| ۱۴۰۴/۰۱/۰۶ ۱۱:۴۵:۳۵ اقتصاد ایران در شرایطی حساس قرار دارد؛ تورم، بیکاری، کاهش ارزش پول ملی و فشارهای خارجی، چالشهایی هستند که مستقیماً بر معیشت مردم تأثیر گذاشتهاند. اما راه عبور از این بحران چیست؟ بسیاری از کارشناسان و مسئولان بر یک نکته تأکید دارند: سرمایهگذاری در تولید. اما چرا سرمایهگذاران رغبتی به ورود به […]

اقتصاد ایران در شرایطی حساس قرار دارد؛ تورم، بیکاری، کاهش ارزش پول ملی و فشارهای خارجی، چالشهایی هستند که مستقیماً بر معیشت مردم تأثیر گذاشتهاند. اما راه عبور از این بحران چیست؟ بسیاری از کارشناسان و مسئولان بر یک نکته تأکید دارند: سرمایهگذاری در تولید. اما چرا سرمایهگذاران رغبتی به ورود به بخش تولید ندارند؟ چه موانعی بر سر راه آنها وجود دارد؟ و دولت و مجلس چه اقداماتی باید انجام دهند تا سرمایهها را از بازارهای غیرمولد به سمت تولید هدایت کنند؟
برای بررسی این موضوع، اعتماد آنلاین با محمد رشیدی، دبیر هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم کرمانشاه، گفتوگویی انجام داده است. او معتقد است که اگر مسیر سرمایهگذاری در تولید هموار نشود، اقتصاد ایران با بحرانهای جدیتری روبهرو خواهد شد.
اقتصاد مقاومتی بدون سرمایه گذاری در تولید، بیمعناست
محمد رشیدی در ابتدای این گفتوگو، با اشاره به تأکیدات مقام معظم رهبری بر سرمایه گذاری در تولید، آن را حلقه مفقوده در مسیر پیشرفت اقتصادی کشور دانست و گفت:
“اگر بخواهیم اقتصاد ایران را از شرایط فعلی خارج کنیم، هیچ راهی جز تقویت تولید نداریم. مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند که اقتصاد مقاومتی بدون تولید، بیمعناست. تولید، علاوه بر اشتغالزایی و افزایش درآمد ملی، کشور را از وابستگی اقتصادی رها میکند. اما متأسفانه، در سالهای اخیر به دلیل سیاستهای نادرست ،اقتصاد دولتی ،بنگاه های بزرگ خصولتی و تحریمهای اقتصادی، این بخش با مشکلات متعددی مواجه شده است. اگر امروز برای نجات تولید اقدامی نکنیم، فردا با بحرانهای عمیقتری روبهرو خواهیم شد.”
چرا سرمایهگذاران از تولید فراریاند؟
اما چرا سرمایهگذاران بخش تولید را انتخاب نمیکنند؟ رشیدی در پاسخ به این پرسش، چند مانع اساسی را برمیشمارد:
متأسفانه امروز بسیاری از سرمایهگذاران تمایلی به ورود به تولید ندارند، چراکه با مشکلات متعددی روبهرو هستند. مهمترین این موانع عبارتاند از:
اولین مشکل بیثباتی قوانین اقتصادی؛ تغییرات مداوم در سیاستهای اقتصادی، ریسک سرمایهگذاری را افزایش داده است. سرمایهگذار باید بداند که اگر امروز وارد صنعت شود، فردا با قوانین جدید دچار زیان نخواهد شد.
دومین معضل نظام بانکی ناکارآمد؛ بانکها بهجای حمایت از تولید، منابع خود را در بخشهای غیرمولد سرمایهگذاری کردهاند و دسترسی تولیدکنندگان به تسهیلات را دشوار کردهاند.
مشکل بعدی وابستگی به واردات مواد اولیه؛ تحریمها و مشکلات ارزی، تأمین مواد اولیه را برای تولیدکنندگان سخت کرده و هزینههای تولید را افزایش داده است.
ودر نهایت بروکراسی پیچیده و فساد اداری؛ فرآیندهای طولانی صدور مجوز، مالیاتهای سنگین و فساد در برخی دستگاهها، سرمایهگذاران را دلسرد کرده است.
تا زمانی که این موانع برطرف نشود، انتظار جذب سرمایهگذاری در بخش تولید، دور از واقعیت خواهد بود.
دولت و مجلس چه اقداماتی باید انجام دهند؟
رشیدی، مجلس را پیشگام در اصلاح قوانین اقتصادی میداند، اما معتقد است که نقش دولت در اجرای سیاستهای حمایتی از تولید، کلیدیتر است:
ما در مجلس، قوانینی را برای تسهیل سرمایهگذاری و کاهش موانع تولید تصویب کردهایم، اما این کافی نیست. دولت باید گامهای عملی بردارد. ارائه مشوقهای مالیاتی به تولیدکنندگان، اصلاح نظام بانکی، کنترل واردات بیرویه، تسهیل صادرات غیرنفتی و تضمین امنیت سرمایهگذاری باید در اولویت قرار گیرد. اگر مسیر تولید هموار شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور خودبهخود برطرف خواهد شد.
سرمایههای سرگردان؛ تهدید یا فرصت؟
یکی از چالشهای بزرگ اقتصاد ایران، سرمایههای سرگردان است که به جای تولید، راهی بازارهای غیرمولد شدهاند. رشیدی در این خصوص میگوید:
در سالهای اخیر، به دلیل بیثباتی اقتصادی و عدم حمایت از تولید، بسیاری از سرمایهگذاران سرمایههای خود را به سمت بازارهایی مانند مسکن، طلا و ارز سوق دادهاند. این اتفاق باعث شده که بخش تولید از کمبود نقدینگی رنج ببرد. اگر دولت بخواهد این روند را تغییر دهد، باید سیاستهای تشویقی برای سرمایهگذاری در تولید تدوین کند. ارائه تسهیلات ارزان، کاهش مالیاتهای تولیدی و تضمین امنیت سرمایهگذاری از جمله اقداماتی است که باید سریعاً انجام شود.
تولید؛ مسیر قطعی عبور از بحرانهای اقتصادی
در پایان این گفتوگو، رشیدی تأکید میکند که اگر امروز تصمیم درستی برای حمایت از تولید گرفته نشود، فردا فرصت جبران نخواهیم داشت:
اقتصاد ایران ظرفیتهای بالایی برای تولید دارد، اما متأسفانه سیاستهای غلط باعث شده که این ظرفیتها بلااستفاده بمانند.
اگر میخواهیم اشتغال ایجاد کنیم، ارزش پول ملی را تقویت کنیم و وابستگی به نفت را کاهش دهیم، باید سرمایهگذاری در تولید را جدی بگیریم. این نهتنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت غیرقابلانکار است. امروز باید تصمیم بگیریم که آیا میخواهیم از مسیر تولید، اقتصاد را به پویایی برسانیم یا همچنان نظارهگر سقوط ارزش پول ملی و گسترش بحرانهای اقتصادی باشیم؟ اگر تولید اولویت ما نشود، فردا دیگر فرصتی برای جبران نخواهیم داشت.