| ۱۴۰۳/۱۱/۲۳ ۱۱:۳۴:۴۱ | | حسین مسعودیان نوشت: طی ۷ سال، هر سال به میزان ۱۴ الی ۱۵ درصد از هزینههای سازمانهایی که مقام معظم رهبری و رییسجمهور به توافق میرسند کم کنند تا بودجه دولت هر ساله بدون کسری خاتمه یابد. | ۱۴۰۳/۱۱/۲۳ ۱۱:۳۴:۴۱ «لزوم حل علت اصلی ناترازیها» عنوان یادداشت حسین مسعودیان برای روزنامه […]
حسین مسعودیان نوشت: طی ۷ سال، هر سال به میزان ۱۴ الی ۱۵ درصد از هزینههای سازمانهایی که مقام معظم رهبری و رییسجمهور به توافق میرسند کم کنند تا بودجه دولت هر ساله بدون کسری خاتمه یابد.

«لزوم حل علت اصلی ناترازیها» عنوان یادداشت حسین مسعودیان برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ مدتی است مطالب نخبگان اقتصادی و انرژی در خصوص ناترازیهای برق، گاز، بنزین، گازوییل، صندوقهای بازنشستگی و بانکهای غیر اقتصادی را مطالعه میکنم. به نظرم ناترازی مهم دیگری قبل از همه این ناترازیها به وجود آمده که پایه و اساس تمام ناترازیهاست. این ناترازی همان عدم تطابق درآمدهای دولت با هزینههایش است که به شکل تورم خود را نشان میدهد. اگر از ابتدای انقلاب جلوی ناترازی درآمد دولت با هزینههایش گرفته میشد، شاید امروز هیچ ناترازی مالی و انرژی نداشتیم. البته میتوان شرایط جنگ را استثنا کرد؛ به نظر میرسد تنها مقام معظم رهبری به همراه رییسجمهور میتوانند در یک برنامه ۳ ساله یا ۷ ساله جلوی این ناترازیها را بگیرند.
اما چرا برنامه ۳ یا ۷ ساله؟ برای اینکه به لحاظ قانونی دولت تا ۳ سال آینده سکان کشور را در اختیار دارد و میتواند برنامه را اجرایی کند. برای ۴ سال بعد نیز اگر سکان دولت در دستان آقای پزشکیان نبود، مقام معظم رهبری میتوانند این برنامه ملی را با همراهی رییسجمهور وقت پیگیری کرده تا به سر منزل مقصود برسانند.حال رفع ناترازی درآمد دولت با هزینههایش را چگونه برنامهریزی کنند؟
۱- طی ۷ سال، هر سال به میزان ۱۴ الی ۱۵ درصد از هزینههای سازمانهایی که مقام معظم رهبری و رییسجمهور به توافق میرسند کم کنند تا بودجه دولت هر ساله بدون کسری خاتمه یابد. شاید لازم باشد برخی سازمانها، خودکفا یا منحل یا کوچک شوند. اینها اموری است که به راحتی در چارچوب توافق این دو مقام امکانپذیر است. (به نظرم این مهم، شاید یکی از ریشهایترین عناصر وفاق باشد)
۲- باید درآمد پایدار دولت افزایش پیدا کند. بدیهی است که دو عنصر درآمد مالیاتی و درآمد نفت میتواند بزرگترین منبع درآمد باشد و هر برنامهای که بتواند به صورت معقول این درآمدها را افزایش دهد، موجب رضایت مردم خواهد بود. باید حداقل سالانه ۸ درصد این درآمدها افزایش یابد.
البته باید توجه داشت که درآمدهای مالیاتی مثل چاقوی دم عمل میکند، اگر فشار بیش از حد به کسب و کارهای مردم آورده شود، شاید عدهای کسب و کار خود را تعطیل و نشستن در خانه را ترجیح بدهند. خصوصا توصیه میشود آیین دادرسی مالیاتی را ثابت و متقن نگه دارند، چراکه اجرا نکردن یا معلق کردن برخی قوانین آیین دادرسی مالیاتی، همانند معلق کردن قوانین آیین دادرسی مدنی است و فعالان اقتصادی ظلم را به صورت سیستمی و نهادینه شده خواهند دید.
۳- در خصوص برق، گاز، بنزین و سایر فرآوردههای انرژی توصیه میشود چندین راهحل علمی و عادلانه مطرح شود و درخصوص آن همه رسانهها نسبت به راهحلها، بحث و گفتوگو و نقد خود را ارائه کنند، سپس با روشهای علمی و آماری، راهی انتخاب شود که اکثریت مردم موافق آن باشند.