تعداد بازدید: ۱۰ دکتر محمد میلادی فوتبال از نگاه جامعهشناسی، پدیدهای فراتر از یک ورزش ساده است و به عنوان یک نهاد اجتماعیِ پیچیده و چندبُعدی حائز اهمیت و قابل بررسی است که بازتاب دهندهی ارزشها، تضادها و ساختارهای جامعه است. در اینجا برخی از جنبههای مهم جامعهشناختی فوتبال به صورت اختصار مورد اشاره […]
تعداد بازدید: ۱۰
دکتر محمد میلادی
فوتبال از نگاه جامعهشناسی، پدیدهای فراتر از یک ورزش ساده است و به عنوان یک نهاد اجتماعیِ پیچیده و چندبُعدی حائز اهمیت و قابل بررسی است که بازتاب دهندهی ارزشها، تضادها و ساختارهای جامعه است. در اینجا برخی از جنبههای مهم جامعهشناختی فوتبال به صورت اختصار مورد اشاره قرار میگیرد :
۱.هویتسازی جمعی
فوتبال به عنوان ابزاری قوی و اتفاقآفرین برای ایجاد هویت فردی و جمعی عمل می کند. طرفداری از یک تیم یا ملیت خاص، حس تعلق و همبستگی را میان افراد بصورت عینی و ملموس تقویت میکند. مثلاً در جام جهانی، میلیونها نفر با پرچم کشورشان هویت خود را بازتعریف و بر روی تاریخ، تمدن و یا افتخارات ملی و دینی کشور خود تفاخر میکنند. این هویتسازی گاه به تقابلهای نمادین (مثلاً رقابتهای منطقهای یا ملی) نیز دامن میزند که می تواند تهدیدزا و یا فرصت آفرین برای رشد، توسعه و امنیت اجتماعی باشد.
۲.انسجام و شکاف اجتماعی
فوتبال می تواند هم انسجام اجتماعی ایجاد کند (مثلاً در جشنهایی پس از قهرمانی) و هم شکافها و نابرابریها را آشکار سازد. مثلاً تفاوت در امکانات ورزشی بین مناطق محروم و ثروتمند یا تبعیضهای نژادی و جنسیتی در استادیومها، بازتابی از نابرابریهای ساختاری جامعه است.
۳.بازتاب فرهنگ و سیاست
فرهنگ: سبک بازی تیمها اغلب با ویژگیهای فرهنگی جوامعشان مرتبط است (مثلاً فوتبال تهاجمی برزیلی در مقابل فوتبال منظم آلمانی).
سیاست: دولتها و گروههای سیاسی گاه از فوتبال به عنوان ابزاری برای تبلیغات یا موج سواری در نوع مشروع میدان فوتبال را نمونه ای از قدرت برنامهریزی ، به رخ کشاندن فرهنگ بالای هواداران شان و توانمندی قوی در استقاده از آخرین تکنولوژی های روز بهره می برند که در مقابل از عواطف، احساسات و پایگاه اجتماعی تیم، باشگاه و طرفداران برای موج سواری ،محلی برای خودنمایی از طریق رفتارهای ایذایی و طرح مسائل حاشیه ساز در قالب مصاحبه های حمایتی و… استفاده میکنند.
۴.اقتصاد و سرمایهداری
فوتبال مدرن به یک صنعت جهانی تبدیل شده که در آن پول، اسپانسرها، و رسانهها نقش کلیدی دارند. مالکیت ثروتمندان خیرخواه و توانمند بر باشگاهها، نمونههایی از امکان سرمایهداری در این ورزش است. گردش مالی در صنعت فوتبال دهها برابر بودجه های عمرانی در کشورهای جهان سوم به شمار میآید.
۵.جنسیت و فوتبال
فوتبال بهطور سنتی فضایی مردانه تلقی می شد، اما با رشد و علاقه بانوان فوتبال زنان و هواداران بانوان نیز مورد توجه قرار گرفت و مبارزات برای برابری دستمزدها و توجه رسانهای، بازتابی از تغییر نقشهای جنسیتی در جامعه را بوجود آورد. با این حال، مقاومتهای فرهنگی در برخی جوامع هنوز پابرجاست.
۶.خشونت و افراطگرایی
رفتارهای خشونتآمیز در استادیومها (مثلاً اوباشیگری یا نژادپرستی) اغلب ریشه در مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، حاشیهنشینی، میزان و کیفیت تحصیلات و یا انواع تعصبات دارد. از طرفی، جنبشهای اجتماعی نیز گاه از فضای فوتبال برای انتقال پیامهای اعتراضی استفاده میکنند.
۷.جهانی شدن
فوتبال به عنوان یکی از نمادهای جهانی شدن و بستر تحقق جهان بدون مرز، مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را گاه کمرنگ یا بی معنا میکند. بازیکنان از کشورهای مختلف در لیگهای کشور های مختلف بازی میکنند، اما این فرایند همزمان موجب استثمار نیروی کار از کشورهای فقیرتر یا تحمیل فرهنگ مسلط غربی نیز میشود که می بایست متولیان فرهنگی در فوتبال برنامههای متعدد و متنوع در حفظ ، اشاعه و پویا نگه داشتن فرهنگ، هویت و ارزشهای کشور خود را در دستور کار و اولویتهایشان داشته باشند.
۸.رسانه و مصرفگرایی
رسانهها با پوشش گستردهی فوتبال، آن را به یک کالای مصرفی تبدیل کردهاند. برنامههای تلویزیونی، بازیهای ویدیویی، و شبکههای اجتماعی نهتنها بر سبک زندگی هواداران تأثیر می گذارند، بلکه الگوهای مصرفی جدیدی خلق نیز میکنند.
نتیجهگیری:
فوتبال آیینهای است که ساختارهای قدرت، آرزوها و تنشهای جامعه را بازتاب میدهد. تحلیل جامعهشناختی آن کمک میکند تا درک بهتری از پویاییهای اجتماعی، از سطح خُرد (فرد و خانواده) تا سطح کلان (سیاست جهانی) داشته باشیم، به امید جا یابی و اثربخشی مفید و مستمر مراکز علمی و اساتید دانشگاهی در ورزش و فوتبال ایران باشیم.