به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «۱۳ شگرد بچههای قوی» نوشته ایمی مورین بهتازگی با ترجمه فرح رادنژاد توسط نشر آموزه منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب ۱۳ داستان کوتاه دارد که در هر یک از آنها، یک کودک یا نوجوان با مشکلی روبروست و با آن دست و پنجه نرم میکند. ایمی مورین […]
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «۱۳ شگرد بچههای قوی» نوشته ایمی مورین بهتازگی با ترجمه فرح رادنژاد توسط نشر آموزه منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب ۱۳ داستان کوتاه دارد که در هر یک از آنها، یک کودک یا نوجوان با مشکلی روبروست و با آن دست و پنجه نرم میکند.
ایمی مورین نویسنده اینکتاب روان درمانگر، مدرس دانشگاه نورثوسترن و مددکار اجتماعی بالینی است. او نویسنده سه کتاب زیر است که در سطح جهانی پرفروش بودهاند؛ سیزده کاری که ذهنهای قوی نمیکنند؛ (این کتاب به چهل زبان ترجمه شده و بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفته است). سیزده کاری که پدر و مادرهای قوی نمیکنند؛ و سیزده کاری که زنان قوی نمیکنند.
ایننویسنده سال ۲۰۱۵ سخنران تد ایکسی بوده است که با بیش از ۲۲ میلیون بار دیده شدن از پربینندهترین تد ایکسهاست. او همچنین سردبیر پادکست وِریوِلمایند و نیز مجری پادکست محبوب منتالیاسترانگپیپل بوده است. «خدای خودیاریگری در لحظه» لقبی است که گاردین بر او نهاده است.
سیزده کاری که بچههای قوی میکنند چهارمین کتاب اوست که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است. او میگوید: کتاب حاضر را با این هدف نوشتم که درباره چگونگی شکلگیری عادتهای خوب صحبت کنیم و مانع شویم عادتهای بد از همان آغاز در بچهها شکل بگیرد. اما پیش از صحبت درباره عادتهای خوب بیایید کمی درباره معنای قوی بودن حرف بزنیم.
در یکداستان «۱۳ شگرد بچههای قوی» مدرسه کودک یا نوجوان تغییر کرده و نمیتواند با این تغییر کنار بیاید. یا درس ریاضی را دوست ندارد. یا در آزمون خوانندگی قبول نشده است. مشکلاتی که برای همه پیش میآید. جدال با مشکل، نوجوان را دچار احساس غم ترس خشم افسردگی و… می کند. سپس با استفاده از مثال و یکسری تمرینات کودک یا نوجوان احساساتش را میشناسد و با انجام یه سری تمرینات ساده قویتر میشود.
ایمی مورین میگوید قوی بودن انواعی مختلف دارد. شاید شما یکی از آن بچههای قویای باشید که عضلاتی بزرگ دارند و میتوانند اجسام سنگین را بلند کنند. شاید هم دانش¬آموزی قوی باشید که در کلاس درس واقعاً خوب عمل میکند. این شکلهای مختلف توان یا نیرو میتوانند در زندگی مفید باشند ولی در اینجا موضوع بحث ما نیستند. ما فقط میخواهیم درباره قوی بودن ذهنی حرف بزنیم. اگر دربارۀ معنایش مطمئن نیستید، نگران نباشید چون شما تنها نیستید؛ بسیاری از بزرگسالها نیز چنیناند.
برای اینکه بهترین خود شوید به ذهنی قوی نیاز دارید. برای ساختن عضلۀ ذهنی لازم است به سه چیز توجه کنید: روش فکر کردن، احساس کردن و عمل کردن. افراد بسیاری از جمله بزرگسالها درباره مفهوم بچه قوی سردرگم میشوند. پدر یا مادری که معنای قوی بودن را درک نمیکند چهبسا به فرزندش بگوید: «گریه را بس کن! گریه کار نینی کوچولوهاست.» اما گریه کردن نشانه ضعف نیست و فقط هم کار نینی کوچولوها نیست. اشک گاهی میتواند نشانه قوی بودن باشد.
افراد قوی احساسات خود را نشان میدهند. اما افرادی که خود را محکم نشان میدهند وانمود می¬کنند بیاحساساند. و وقتی از چیزی غمگیناند میگویند: «برایم مهم نیست. این موضوع اصلاً ناراحتم نمیکند.» گاهی افراد فکر میکنند قوی بودن یعنی مانند قلدرها رفتار کردن. اما این فکر قطعاً درست نیست. دلیل اینکه بیشتر قلدرها در تلاش برای کنترل دیگراناند این است که نمیتوانند افکار، احساسات و رفتار خود را کنترل کنند. افراد قوی بر کنترل خود تمرکز میکنند نه کنترل دیگران. آنها از افسوس خوردن به حال خود دست برمیدارند.
هِیلی عاشق آواز خواندن بود و دوست داشت افراد را سرگرم کند. وقتی دختری کوچک بود در حمام آواز میخواند. گاهی جلوی آینه میایستاد، آواز میخواند و وانمود میکرد که برس مویش میکروفون است. او برای پدر، مادر و خواهرهای کوچکترش کنسرت اجرا میکرد و وقتی کمی بزرگتر شد در کلیسا آواز میخواند. هیلی اجرا کردن جلوی دیگران را دوست داشت.
به همین دلیل برای حضور در گروه کر مدرسه که به زودی تشکیل میشد بسیار هیجانزده بود. قرار بود پنج نفر از بچهها انتخاب شوند تا چند خط آواز را به تنهایی روی صحنه بخوانند. هیلی میخواست برای آواز خواندن زیر نورافکن و جلوی تمام مدرسه بخت خود را بیازماید.او پیش از این هرگز در حضور جمعیتی زیاد آواز نخوانده بود. او همۀ کسانی را که ممکن بود برای شنیدن آوازش بیایند در نظرش مجسم می¬کرد: خانواده، مادربزرگ و پدربزرگ و شاید حتی همسایهها.
این کتاب با ۲۷۰ صفحه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.