مجید مجیدی مدیر اندیشکده امید در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اگرچه بهزیستی دیجیتال و ارتباط والدین دو مفهوم جداگانه به نظر میرسند، اما تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر غیرقابل انکار است. برای ارتقای بهزیستی دیجیتال نوجوانان، تقویت ارتباط والدین با فرزندان از اهمیت ویژهای برخوردار است. متأسفانه، بسیاری از والدین به دلیل کمبود آموزشهای […]
مجید مجیدی مدیر اندیشکده امید در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اگرچه بهزیستی دیجیتال و ارتباط والدین دو مفهوم جداگانه به نظر میرسند، اما تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر غیرقابل انکار است. برای ارتقای بهزیستی دیجیتال نوجوانان، تقویت ارتباط والدین با فرزندان از اهمیت ویژهای برخوردار است. متأسفانه، بسیاری از والدین به دلیل کمبود آموزشهای لازم در زمینه والدگری، با چالشهای جدی در برقراری ارتباط موثر با فرزندان خود مواجه هستند. در این زمینه، مدارس و سایر نهادهای آموزشی میتوانند نقش مهمی در ارائه آموزشهای لازم به والدین ایفا کنند.
وی افزود: به جای تمرکز صرف بر مشکلات و آسیبهای ناشی از استفاده نادرست از فضای مجازی، باید به دنبال ایجاد یک فضای امن و حمایتی برای نوجوانان باشیم. این امر مستلزم آن است که والدین، علاوه بر ایجاد ارتباط صمیمانه با فرزندان خود، به آنها آموزش دهند که چگونه به صورت ایمن و مسئولانه از فناوریهای دیجیتال استفاده کنند.
مدیر اندیشکده امید در ادامه گفت: با تقویت مهارتهای والدگری و افزایش آگاهی والدین در مورد چالشهای دنیای دیجیتال، میتوان به بهبود وضعیت بهزیستی دیجیتال نوجوانان کمک کرد. نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم، نیاز نوجوانان به ایفای نقش و مسئولیتپذیری است. به عبارت دیگر، آنها نیاز دارند تا کنشگر باشند. مطالعات میدانی و تجربیات نشان دادهاند که نوجوانانی که مسئولیتپذیری را تجربه میکنند و در حد توان خود و با نظارت والدین، در فعالیتهای اجتماعی شرکت میکنند، کمتر به سمت انفعال کشیده میشوند. این امر به ویژه در حوزه مصرف محتوای فرهنگی تاثیرگذار است و میتواند به حفظ سلامت روانی آنها کمک کند.
وی ادامه داد: در گذشته، نوجوانان اغلب به عنوان موجوداتی نافرمان و مشکلآفرین دیده میشدند. اما امروزه، با پیشرفت علم روانشناسی، درک ما از نوجوانان تغییر کرده است. ما میدانیم نوجوانی دورهای است که در آن تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی زیادی رخ میدهد. نوجوانان در این دوره به دنبال کشف هویت خود هستند و نیازمند حمایت و راهنمایی والدین، معلمان و جامعه هستند.
نوجوانان در دنیای امروز با چالشهای زیادی روبرو هستند
مجیدی گفت: نوجوانان در دنیای امروز با چالشهای زیادی روبرو هستند. فشارهای تحصیلی، مقایسه با همسالان، دسترسی آسان به اطلاعات غلط در فضای مجازی، تنها بخشی از این چالشها هستند. برای مقابله با این چالشها، باید به نوجوانان کمک کنیم تا مهارتهای لازم برای زندگی را بیاموزند و به آنها فرصت دهیم تا در فعالیتهای اجتماعی مشارکت کنند.
برای پیشگیری از بروز مشکلات رفتاری در نوجوانان، باید بر تقویت مهارتهای زندگی در کودکان و نوجوانان، بهبود ارتباطات خانوادگی و ایجاد محیطهای امن و حمایتی برای نوجوانان تمرکز کردوی افزود: والدین و معلمان باید نقش مهمی در حمایت از نوجوانان ایفا کنند. ایجاد ارتباط مؤثر با نوجوانان، گوش دادن به مشکلات آنها و ایجاد محیطی امن و حمایتی در خانواده و مدرسه میتواند به آنها کمک کند تا بر چالشهای خود غلبه کنند و به پتانسیلهای خود دست پیدا کنند. «استنلی هال» روانشناس معروف یکصد سال پیش دوره نوجوانی را دوره طوفان و فشار توصیف کرد در حالیکه پس از گذشت یک سده و با انجام پژوهشهای گسترده و ظهور رویکردهای جدید در روانشناسی، دیدگاهها نسبت به دوره نوجوانی تغییر کرد و این دوره، به دوره طلایی برای رشد و شکوفایی تبدیل شد؛ شرط اثرگذاری بر نوجوان و رشد و شکوفایی او، آن است که اقتضائات، نیازها و ویژگیهای این دوره را بشناسیم و با مخاطب بتوانیم ارتباط بگیریم.
مدیر اندیشکده امید گفت: تجربه چندین ساله من در کار با نوجوانان این باور را در من تقویت کرده است که با سپردن مسئولیت به آنها و برقراری ارتباط مؤثر با آنها، میتوانیم از چالشهای این دوره، فرصتهای ارزشمندی بسازیم؛ به عبارتی میتوان گفت، نوجوانی دورهای است سرشار از فرصتها. در ارتباط با نوجوان، باید سعی کنیم از نگاه او به پدیدهها نگاه کنیم تا احساس کند که درک میشود و زمینههای ارتباط مؤثر و با کیفیت برقرار شود.
مجیدی گفت: اگر میخواهیم هدایت هدفمند مصرف کالای فرهنگی را محقق کنیم، به عنوان والد یا معلم یا مسئول و سیاستگذار این حوزه، در وهله اول باید خودمان مصرف کننده کالای فرهنگی نوجوان باشیم؛ تا خودمان مصرف نکنیم، نمیتوانیم با مخاطب ارتباط برقرار کنیم. تا کتابی را نخوانده باشیم، فیلم و انیمیشنی را مشاهده نکرده باشیم، نباید برای فرزندمان تهیه و ارائه کنیم. بعضا محصولات خوبی در زمینه ادبیات و محتوای چند رسانهای تولید میشود منتهی باید به تفاوتهای فردی فرزندمان و نظام باورها و ارزشهای خودمان توجه کنیم تا فرزند ما دچار آسیب نشود. ما باید بتوانیم پس از مصرف محصول فرهنگی، با فرزندمان صحبت کنیم؛ ایجاد ادبیات مشترک و ارتباط مؤثر و با کیفیت با مخاطب با تجربه مشترک مصرف کالای فرهنگی به وجود میآید.
وی در ادامه گفت: وجود اندیشکدهها برای به روز نگه داشتن تصویر از نوجوانان و سبک زندگی آنها بسیار ضروری است. این اندیشکدهها میتوانند با بررسی دقیق محصولات فرهنگی، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار تصمیمگیران قرار دهند. به این ترتیب، سیاستگذاران میتوانند تصمیمات آگاهانهتری در زمینه تولید و توزیع محصولات فرهنگی برای نوجوانان اتخاذ کنند. گفتوگوهای تخصصی در این زمینه میتواند به هدایت هدفمند مصرف کالای فرهنگی نوجوانان کمک کند و از این طریق، آنها را به سمت انتخابهای سالمتر سوق دهد.
مدیر اندیشکده امید گفت: ما به این نوع مطالعات، که بر اساس تجربیات شخصی افراد است، نمیتوانیم اعتماد کامل داشته باشیم. اغلب اوقات، والدین تلاش میکنند تا فرزندانشان مشکلات و کمبودهایی را که خودشان در کودکی تجربه کردهاند، تجربه نکنند. مثلاً، اگر فردی در کودکی احساس کمتوجهی کرده باشد، ممکن است به فرزند خود توجه بیش از حد نشان دهد. اما آیا این رویکرد، تضمینکنندهی سلامت روان و رشد مطلوب کودک است؟
برخی نوجوانان با دسترسی محدود به منابع فرهنگی بزرگ شدهاند
مجیدی گفت: اولین گام این است که والدین، فعالان و کنشگران و سیاستگذاران فرهنگی حوزه نوجوان، خودشان به عنوان مصرفکننده محصولات فرهنگی فعالانه عمل کنند. آنها باید بدانند که نوجوانان چه چیزهایی را مصرف میکنند و با چه نوع محتواهایی ارتباط برقرار میکنند. متأسفانه، برخی از تصمیمگیران، سیاستهای خود را بر اساس تجربیات شخصی و محدود خود با فرزندانشان تنظیم میکنند. این رویکرد، در تصمیمگیری منجر به خطا و سوگیری میشود، زیرا شرایط و نیازهای همه نوجوانان یکسان نیست. برخی از نوجوانان در خانوادههایی با دسترسی محدود به منابع فرهنگی بزرگ شدهاند، در حالی که برخی دیگر در خانوادههایی با دسترسی گسترده به این منابع زندگی میکنند. بنابراین، نمیتوان بر اساس تجربه یک گروه خاص، برای همه نوجوانان تصمیمگیری کرد.
وی افزود: برای بررسی و تحلیل مشکلات کودکان و نوجوانان، نیازمند مطالعات جامع و دقیق هستیم. اینجاست که نقش اندیشکدهها پررنگ میشود. آنها با انجام پژوهشهای گسترده و تحلیل دادهها، میتوانند تصویر روشنتری از چالشها و نیازهای این گروه سنی ارائه دهند. اتکا صرف به تجربیات شخصی، ممکن است منجر به تصمیمگیریهای نادرست و نادیده گرفتن برخی از مشکلات اساسی شود.
این مدیر فرهنگی ادامه داد: به عنوان مثال، اگر فرزندمان به دلیل استفاده بیش از حد از کامپیوتر دچار درد کمر شود، ممکن است تمرکزمان بر روی اصلاح وضعیت نشستن او باشد. اما آیا این تنها مشکلی است که فرزندمان با آن مواجه است؟ مطالعات جامع نشان میدهند که استفاده طولانیمدت از وسایل دیجیتال میتواند بر سلامت روان، روابط اجتماعی و حتی عملکرد تحصیلی نوجوانان تأثیرگذار باشد. بنابراین، برای ارائه راهکارهای مناسب، نیازمند نگاهی جامع و مبتنی بر شواهد هستیم. نهادهای تصمیمگیر باید به نتایج مطالعات اندیشکدهها توجه کنند. برای مثال، معاونت فرهنگی سازمان زیباسازی شهرداری تهران با طرحهایی مانند ایجاد هیئتهای نوجوان تلاش کرده است تا به نوجوانان فرصت مشارکت و مسئولیتپذیری بدهد. این طرحها اگرچه ارزشمند هستند، اما برای شکلگیری هویت پایدار در نوجوانان کافی نیستند.
مجیدی گفت: هویتیابی فرایندی طولانی و پیچیده است که نیازمند ایجاد محیطی حمایتی و فرصتهای مستمر برای رشد و یادگیری است. خانوادهها به عنوان اولین و مهمترین محیط اجتماعی نوجوانان، نقش اساسی در این فرآیند دارند. برنامههای اجتماعی مانند موکبداری میتوانند مکمل خوبی برای فعالیتهای خانواده باشند، اما نمیتوانند جایگزین نقش خانواده شوند. در واقع، موفقیت این برنامهها به میزان آمادگی نوجوانان برای پذیرش مسئولیت بستگی دارد که این آمادگی در خانواده شکل میگیرد.
مشکلات رفتاری نوجوانان ریشه در تجربیات کودکی دارند
وی در ادامه اینگفتگو گفت: نقش خانواده در شکلگیری هویت نوجوانان غیرقابل انکار است. خانواده اولین و مهمترین محیطی است که نوجوان در آن رشد میکند و ارزشها، باورها و رفتارهای خود را شکل میدهد. اگرچه مدرسه نیز نقش مهمی در تربیت نوجوانان ایفا میکند، اما تأثیر خانواده بر روی فرزندان بسیار عمیقتر و پایدارتر است. مشکلات رفتاری که در دوران نوجوانی بروز میکنند، اغلب ریشه در تجربیات کودکی دارند. به همین دلیل، نمیتوان با برنامههای کوتاهمدت، مشکلات رفتاری نوجوانان را به طور کامل حل کرد. رابطه عاطفی بین معلم و دانشآموز میتواند به رشد شخصیتی نوجوان کمک کند، اما این رابطه نمیتواند جایگزین نقش خانواده شود. علاوه بر خانواده و مدرسه، محیط اجتماعی نیز بر شکلگیری هویت نوجوانان تأثیرگذار است. دوستان، همسالان و رسانهها از جمله عواملی هستند که میتوانند بر رفتار و باورهای نوجوانان تأثیر بگذارند.
با تقویت مهارتهای والدگری و افزایش آگاهی والدین در مورد چالشهای دنیای دیجیتال، میتوان به بهبود وضعیت بهزیستی دیجیتال نوجوانان کمک کرد. نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم، نیاز نوجوانان به ایفای نقش و مسئولیتپذیری است. به عبارت دیگر، آنها نیاز دارند تا کنشگر باشند
مدیر اندیشکده امید گفت: برای پیشگیری از بروز مشکلات رفتاری در نوجوانان، باید بر تقویت مهارتهای زندگی در کودکان و نوجوانان، بهبود ارتباطات خانوادگی و ایجاد محیطهای امن و حمایتی برای نوجوانان تمرکز کرد. همچنین، استفاده صحیح و اصولی از رسانههای اجتماعی و اینترنت میتواند به رشد و توسعه نوجوانان کمک کند. موافقم که بسیاری از سازمانها و نهادها هزینهها و تلاشهای زیادی را صرف فعالیتهای فرهنگی میکنند. این اقدام بسیار پسندیده است. اما به نظر من، در کنار این تلاشهای ارزشمند نباید از هزینه و برنامهریزی برای ارتقای آگاهی و مهارتهای والدین غافل شد. والدین به عنوان اولین و مهمترین آموزگاران کودکان، نقش بسیار مهمی در شکلگیری شخصیت و هویت فرزندان خود دارند. بنابراین، آموزش مهارتهای همسریابی و فرزندپروری به والدین، سرمایهگذاری بسیار ارزشمندی است. آموزش والدین باید فراتر از ارائه اطلاعات نظری باشد. والدین باید مهارتهای عملی لازم برای تعامل مؤثر با فرزندان خود را فرا بگیرند. پیشنهاد میکنم که سازمانها و نهادهای فرهنگی، با همکاری متخصصان حوزه روانشناسی و تربیت کودک، برنامههای آموزشی متنوعی را برای والدین برگزار کنند. این برنامهها میتوانند شامل کارگاههای آموزشی، مشاورههای گروهی و ارائه مشاورههای فردی باشد.
صنعت انیمیشن هنوز با چالشهای جدی مواجه است
مجیدی گفت: میتوان با استفاده از رسانههای اجتماعی و سایر ابزارهای ارتباطی، اطلاعات مفید و کاربردی در زمینه تربیت فرزند را در اختیار والدین قرار داد. به طور خلاصه، سرمایهگذاری در آموزش والدین، یکی از مؤثرترین راهها برای بهبود وضعیت کودکان و نوجوانان است. صنعت انیمیشن در ایران با وجود پتانسیلهای فراوان، هنوز با چالشهای جدی مواجه است. اگرچه در سالهای اخیر شاهد تولید چندین انیمیشن سینمایی مانند «پسر دلفینی»، «لوپتو»، «ببعی قهرمان» و … بودهایم، اما این آثار هرچند از نظر کیفیت به انیمیشنهای خارجی نزدیک شده اما از نظر کمیت بسیار فاصله دارد. تعداد تولیدات ما کم است و از طرف دیگر، انیمیشنهای تولید شده با مخاطب کودک ساخته شده و در سالهای اخیر انیمیشن برای نوجوان نداریم.
وی افزود: یکی از دلایل اصلی این تفاوت، عدم توجه کافی به نیازهای مخاطب و استفاده از فناوریهای روز دنیا است. برای مثال، موفقیت انیمیشنهایی مانند «Inside out۲» نشان میدهد که با شناخت دقیق مخاطب و نیازهای او، میتوان به آثار پربیننده و ماندگاری دست یافت. علاوه بر این، ضعف در سرمایهگذاری کافی و نیروی انسانی متخصص نیز از دیگر چالشهای پیش روی صنعت انیمیشن ایران است. برای تولید انیمیشنهای باکیفیت، نیاز به سرمایهگذاریهای بلندمدت و پایدار است. همچنین، تربیت نیروهای متخصص در زمینههای مختلف انیمیشن، از جمله طراحی شخصیت، انیمیشنسازی، و صداگذاری، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ مهمتر از تربیت نیروی فنی، تربیت فیلمنامه نویس برای تولید مضمون و مفهوم انیمیشن است که هر چه در این بخش سرمایهگذاری کنیم، اثرگذاری بهتری خواهیم داشت.
مدیر اندیشکده امید در پایان گفت: بسیاری از انیماتورهای توانمند و جوان را داریم که برای خارج از کشور محصول تولید میکنند، ضعف در شناسایی افراد توانمند در این زمینه و سازماندهی آنان و حمایت از هستههای نوپا از دیگر چالشهای این حوزه است.